نگاهی بر گزینه سرودههای نو و آزاد غلامرضا رحمدل
تاریخ انتشار: ۲۸ آبان ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۰۱۷۱۹۷
رحمدل بیشتر به شعر نیمایی گرایش داشت و استعدادش کمتر از نصرالله مردانی، سیدحسن حسینی، قیصر امینپور و سلمان هراتی نبود، اما درگیر شدن رحمدل به کارهای غیرشعری و گاه حتی غیرادبی، او را از شعر و صعود شعری دور کرد.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، غلامرضا رحمدلشرفشادهی از شاعرانی است که تقریبا همزمان با نصرالله مردانی به جامعه ادبی معرفی شد؛ بین سالهای ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷.بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«بعد از تو، آهنهای تفتیده سرد شدند/ عدالت/ دیگر/ دست کسی را داغ نکرد...»
در شعرهای دیگر نیز این حماسه با اوست. نه تنها در اشعار دفاعمقدسی که طبیعت آن با حماسه سرشته شده است، بلکه در شعرهای دیگرش که اسطورهها و واژههای ملی و مذهبی را در یک بستر میآورد:
«کوه در زمین میروید/ درخت در باد، در باران/ و فریاد در گلو/ در گره گاه معراج و مناره و دار/ عشق را به تماشا نشستهاند/ و کرکسها/ در هزاره باستانی ضحاک/ به جای استخوان/ مغز جوان میخورند»
رحمدل در آغاز شاعری
- در جوانی- شعرش به سمت شاعران نوکلاسیک گرایش داشت و زیبایی این شیوه را درک کرده بود و به شناخت زیباییشناسی این نوع از شعر معاصر رفته بود:
«از باغ گیسوان تو هر دم گذر کند/ مشاطه نسیم نوازشگر بهار/ در من شکفته میشود آن دم گل خیال/ مرغ خیال من به هوای تو میپرد/ در سرزمین ساکت و رویایی شمال...»
رحمدل در ادامه شعرش، از پیش از انقلاب به بعد از انقلاب، ناگهان در تلفیق نوعی از شعر میانه انقلابی، نظیر شعرهای شفیعی کدکنی و نوگراییهای خود، به خط سومی میرسد که شعر تشخص شعر او است:
«انگیزه تراوش باران/ در نمنم نگاه تو جاری بود/ وز چشمه نجابت چشمانت/ جنگل/ فواره میکشید / و زورق رهایی و ایثار/ در ساحل تکلم سبزت/ پهلو گرفته است...»
رحمدل در رسیدن به این زبان حماسی زحمت کشید، اما فضای انقلابی و زمانه و تعهد تند او، اشعارش را به دامان شعار انداخت:
«هجرت/ از عمق زور و تزویر و زر/ تا قله ابوذر/... گفتی که عقل و عشق / میراث آدم است و / حسین وارث آدم/ گفتی شهید قلب تاریخ است/ تفسیر عشق را/ بر سطر سطر دفتر هجرت رقم زدی/ تا / بر خیل خفتگان/ درس چگونه مردن آموزی...»
رحمدل که شعرش را با شعارهای اوایل انقلاب یکی دید، همین خط را به نوعی دیگر تا پایان عمرش و البته با ظاهری مدرنتر ادامه داد، به گونهای که سلمان هراتی در نوعی مشابه:
«امسال سال رونق محصولات است/ و شاعران عزا و عروسی/ کنار حجلههای خود/ غزلهای دومنظوره میکارند/ میوهچینان/ اتیکتها را بالا کشیدهاند/ و در بازارهای آزاد/ نامهای آجری/ به نرخ روز توزیع میشود...»
آن شاعری که میتوانست به این لطیفی و ظریفی و قابلیت شعر بگوید:
«نگاهم کن/ تا من ترانههای بارانیام را/ در کرانه چشمانت/ بکارم / باران/ دلواپس نگاه توست/ و باد/ در تب و تاب آمدنت/ گیسوان علف را شانه میزند»
رحمدل نه تنها این قابلیت شاعرانه را در اشعار عاشقانه داشت، بلکه در اشعار آیینی و دینی هم توان بالایی در رسیدن به شعر ناب را بارها تجربه کرده بود:
«شیطان از جمرات گریخت/ و با لباسی از احرام/ دور قلبهامان طواف میکند/ای حاجی! / هنگام آن رسید/ تا دلهایمان را/ در طشتی پر از برف/ شستوشو دهیم...»
یا در این شعر آیینی و مذهبی:
«یک کربلا مناجات/ یک صحرا کفنپوش/ اینجا عرفات است / چادرها را با گیسوان فرشتگان بافتهاند/ و درختان را/ با رشتههای گندم/ تارهای پیشانی مردم/ خاک برهنه/ با عطر نفسهای جبرئیل مرور شده است...»
رحمدل تکلیفش را با شعر معلوم نکرده بود و تا آخر نیز با شعر اینگونه زندگی کرد؛ یک برخورد دوگانه که بخشی مربوط به شعر است و بخشی نه؛ یعنی نمیشود گفت «گور بابای شعر! من میخواهم حرفم را بزنم و تعهدی که به انسان، انقلاب یا دین دارم در شعر ادا کنم و...» اینطوری نمیشود، زیرا با زبان نثر و مقاله و کارهای پژوهشی و... هم میتوان این تعهد را عملی کرد، نه در میدان شعر، چون در میدان شعر، ابتدا باید شعرت خارج از شعر نباشد، بعد تعهد و حرف متعهدانه بیاید. این تقدم و تاخر که اول شعر و بعد تعهد، معنای ارزشگذاری ندارد و بوی اول و دومی نمیدهد، بلکه از خاصیت شعر حرف میزند و از حقیقت تعهد.
اینگونه بود که رحمدل در اغلب اشعار خوبش نیز مایههایی از شعر و شعار را با هم داشت:
«.. از شاخههای دستش/ خوشهخوشه آفتاب میبارید / خرداد/ تفسیر باستانی تاریخ است/... / او با انگشتانش/ دریا را ورق میزد/ و با اشارت ابرو/ هفت شهر عشق را/ بشارت میداد / و چشمانش/ تذکره شهیدان/ از هابیل تا همیشه تاریخ...». منبع: وطن امروز
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: شعر و ادبیات غلامرضا رحمدل شاعران معاصر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۰۱۷۱۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شیخ بهایی، عالمی چندبعدی بود
به گزارش حوزه بینالملل خبرگزاری تقریب، «دلال عباس»، استاد دانشگاه لبنان در وبینار بینالمللی «شیخ بهایی، معمار تمدنساز» که از سوی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی برگزار شد، تصریح کرد: شیخ بهایی، عالمی چندبعدی، حکیم، فقیه، مفسر، دانشمند علوم ریاضی و هندسه، ادیب و شاعر و دارای دیدگاهی متمایز بود.
وی با بیان این که آثار شیخ بهایی در ایران و جهان اسلام همچنان باقی است، اظهار داشت: آثار شعر و نثر شیخ بهایی، تصویری واضح از تضاد موجود میان واقعیت محیط زندگی شیخ بهایی و موضعی که همگان را به آن دعوت میکرد، به ما نشان میدهد.
دلال عباس با اشاره به اشعار فارسی شیخ بهایی تصریح کردک اشعار فارسی وی که دارای پیشینه عرفانی بود، نشان دهنده تاثیر پذیرفتن وی از شعرای فارسی بزرگ است و در اشعار وی برخی از ابیات برخواسته از اشعار منسوب به مولوی از شعرای عارف فارسی یافت میشود.